مطالب مذهـــــــــبی

داستان ، حکایت ، و ...

مطالب مذهـــــــــبی

داستان ، حکایت ، و ...

چرا حضرت علی در ابتدا خلافت را نپذیرفت؟

سه شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۳، ۰۷:۲۱ ب.ظ


چرا حضرت علی در ابتدا خلافت را نپذیرفت؟



پاسخ این است که دوران زندگى حضرت على بسیار حساس بوده است گاه با چهره ‏هایى؛ مانند: ابوبکر و عمر رو به ‏رو بود و گاه با معاویه، طلحه و زبیر و عایشه و قتل عثمان. و از سویى درگیرى‏ هاى خارجى و تهدیدهاى بیرون از جامعه اسلامى مشکلاتى پدید آورد. آن حضرت 25 سال گوشه‏ نشینى را برگزید و جز راهنمایى کلى هیچ نوع مسؤولیتى را در جنگ و غیر جنگ در دوران خلفا نپذیرفت؛ بنابراین قضاوت در شیوه ‏ها و دیدگاه ‏هاى آن حضرت به خصوص درباره خلفا خیلى ساده نیست باید مجموعه گفتار و رفتار آن حضرت را در کنار یکدیگر مورد بررسى قرار داد. آنچه گفتار و رفتار آن حضرت را درباره خلفا ثابت مى‏ کند خلاف مدعایى است که نویسنده راز دارد؛ زیرا ادعاى وى از هیچ خطبه و گفتار آن حضرت فهمیده  نمى ‏شود.

نکته دیگر این است که حضرت على علیه‏ السلام در نهج البلاغه و غیر آن، صریحا خودشان را بر حق مى‏ داند و دیگران را براى امامت شایسته نمى‏ داند. و اگر روزى مردم به سوى او آمدند و آن حضرت نپذیرفت براى این نیست که امامت منصوص نبوده است (آن گونه که نویسنده راز ادعا مى ‏کند) بلکه بدین ‏سبب است که شرایط دوران پیامبر صلى ‏الله‏ علیه ‏و ‏آله ‏و سلم به کلى دگرگون شد و ظرفیت و آمادگى براى پذیرفتن روش علوى و عدالت او از بین رفت؛ چنان‏که در ادامه همان خطبه مى‏ فرماید: «دعونى و التمسوا غیرى فانا مستقبلون امرا له وجوه و ألوان» این سخن را حضرت در زمانى فرمود که جامعه اسلامى با بحران‏هایى روبرو بود، تحولات و دگرگونى‏ هایى که در دوران عثمان به وجود آمد، امت را با دشوارى‏ هاى جدى روبرو کرد؛ لذا حضرت فرمود: «ما با ماجراهایى هستیم که چهره ‏هاى گوناگونى دارد... اگر من این واقعیت را بپذیریم طبق قرآن، سنت و علم خودم عمل مى‏ کنم نه روش شیخین.» جامعه پس از حکومت خلفاى ثلاثه آمادگى چنین روشى را ندارد. بدین‏ جهت حضرت به مسلمانان هشدار مى دهد که جامعه اسلامى با چالش‏هاى بزرگى روبه‏ رو است و آنها مى‏ بایست خود را براى روبرو شدن با موانع و آفت‏ها آماده کنند.

سومین نکته این است که احادیث نیز (خواه از پیامبر اسلام صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله ‏و سلم یا اهل‏ بیت ایشان) محکم و متشابه است؛ از این ‏رو بر فرض که برخى گفتار حضرت على علیه ‏السلام به سبب متشابه بودن بر مدعاى جناب عالى دلالت کند. از نویسنده راز مى‏ پرسیم: اگر در گفتار خلفا و یا صحابه که تمام آنان را عادل مى‏ دانید، ناسازگارى یافتید چه مى‏ کنید؟ آیا مخالفت‏هاى صحابه را با بزرگ صحابه حضرت على علیه ‏السلام چگونه توجیه مى‏ کنید؟ ما، در سخنان حضرت على علیه ‏السلام آنچه شما ادعا مى ‏کنید نمى ‏یابیم امّا حضرت‏ عالى مدعاى خود را با یکى از فرازهاى نهج البلاغه موافق مى ‏دانید در حالى که امام على علیه ‏السلام در بسیارى از خطبه‏ هاى نهج البلاغه به صراحت امامت را حق خود مى‏ داند و دیگران را براى آن شایسته نمى ‏داند که آن‏ها را نقل کردیم. در روایات فراوانى همراه با تأیید تاریخ و واقعیت‏هاى آن، نص بر امامت على علیه‏ السلام وجود دارد و در صورتى که تعارضى در ظاهر دیده مى ‏شود در این تعارض، روایاتى پذیرفته مى‏ شود که مشهور آن را پذیرفته باشند و روایات مخالف، بر اساس نظر مشهور توجیه مى‏ شود؛ بنابراین اگر حضرت على علیه‏ السلام در ابتداى حضور مردم براى بیعت، به سرعت آن را نپذیرفت و فرمود غیر مرا انتخاب کنید. این دلیل بر عدم منصوصیت نیست بلکه حضرت با این‏گونه برخوردها مى‏ خوانند ناراحتى خود را از روش‏هاى غلط پیشین اعلان و نسبت به آینده پرفراز و نشیب هشدار داده و آنان را آماده کند.


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۹/۲۵
علیرضا تاجدی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی